دیکشنری تخصصی معادل انگلیسی سنگ شکن ضربه ای این سنگ شکن از یک روتور که دارای ترجمه البرز. دیکشنری تخصصی البرز مجموعه ای کامل از لغات و اصطلاحات تخصصی همه رشته ها. معادل های انگلیسی برای سنگ شکن ضربه ای. این
Moregyratory crusher. سنگ شکن چکشی. hammer crusher. فک. jaw. سنگ شکن فکّی. jaw breaker. روغن آرواره ، موم سفید. jaw oil. کانه شکن ، سنگ شکن. ore crusher. سنگ شکن غلتکی ، سنگ شکن والسی. roller crusher. سنگ
Moreسنگشکن ماشینی است که جهت خرد کردن مواد قابل خرد کردن سنگ بهکار میروند. سنگها در برابر خردشدن دارای واکنشهای متفاوتی هستند: -بعضی به راحتی خرد میشوند. -بعضی تبدیل به پودر میشوند. -برخی بسیار مقاوم و ساینده هستند. با توجه به نوع سنگ و کاربرد، از سنگشکنهای متفاوتی استفاده میشود. هر سنگشکن روش خاصی برای خردایش دارد که به دو بخش عمده تقسیم میشوند: الف-خردایش به حالت فشردن: (سنگشکنهای؛ ژیراتوری اولیه، فکی و مخروطی)، که در این روش مواد بین دو سطح که به یکدیگر نزدیک میشوند، فشرده میگردد و در نتیجه خرد میشود. سرعت حرکت سطح خردکننده بین ۰٫۵ الی ۱٫۵ متر بر ثانیه متغیر است. ب-خردایش به حالت ضربهای: (سنگشکنهای ض
Moreفرهنگ فارسی. ( اسم ) ۱ - شکننده سنگ . ۲ - خلر . ۳ - گونه ایست از خرما . دانشنامه عمومی. سنگ شکن ماشینی است که جهت خرد کردن مواد قابل خرد کردن سنگ به کار می روند. سنگ ها در برابر خردشدن دارای واکنش های متفاوتی هستند: - بعضی به
Moreدیکشنری ترجمیک مجموعه ای غنی و پویا از لغات ترجمه شده توسط مترجمان ترجمیک است. دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به شما کمک می کند معنای لغات را به خوبی پیدا کنید.
Moreفارسی. انگلیسی تلفظ. ( سنگشکن فکی بلاک (خردایش. blake jaw crusher. سنگ شکن مخروطی. Cone Crusher. سنگ شکن. Crusher. ( سنگ شکن دوج (خردایش. doge crusher. سنگ شکن فکی با بازوی مضاعف. Double toggle
MoreKeywords: سنگ شکن سطحی; 6063 aluminum alloy; Surface roughening; Deformation behavior; Microstructure; Tensile deformation; دانلود رایگان متن کامل مقاله ISI 22 صفحه سال انتشار : 2016 سفارش
Moreimpeller crusher. سنگ شکن فکی. سنگ شکنی کهموادرا توسط نیروهای فشاری یا برشی بین بین دو فک صاف یا موجدار ، که یکی ثابت و دیگری متحرک است خرد میکند از این وسیله تنها به عنوان سنگ شکن مرحله اول استفادهمی ...
More(از فرهنگ فارسی معین ). حجر و جسمی صلب و سخت که از زمین استخراج میکنند و ماده ای که کوههای صلب را تشکیل میدهد. (از ناظم الاطباء) : فروبارم خون از مژه چنان. که آغشته کنم سنگ را ز خون . حکاک . تا کی کند او خوارم تا کی زند او سنگم.
More